طبیعت با شکوه و نشان قدرت بی پایانِ
خداوندگاری سایه مِهر و نوازش خود را بالای سرمان گسترده، و در زیر پایمان، چونان مَهدِ آرامش و آسایش نشسته و گویا عهدی ناگُسستنی با ما بسته است. دریاهای گاه آرام و گاه نا آرام، کوه های سر به فلک کشیده، آفتابِ عالَم آرا، ماه و ستارگان شورانگیز و آسمان، این آبیِ آرام بلند که چون پرنیان، افق تا افق دامن گشوده و در هر چین دامانش، هزاران پولَک نقره ای جلوه گری می کند، ما را به مِهر می پذیرند، اما همواره از ما قهر و نامهربانی می بینند.